نقد روش شناختی و محتوایی کتاب « معاد جسمانی در حکمت متعالیه »

thesis
abstract

معاد یکی از آموزه های مهم اعتقادی مسلمانان است که فلاسفه ی بسیاری از جمله ابن سینا سعی در اثبات عقلانی آن کرده اند. ملاصدرا نظام فلسفی حکمت متعالیه را مبتنی بر سه اصل اساسی شهود عقلی ، برهان عقلی و وحی پایه گذاری نمود و با درآمیختن معرفت برگرفته از این منابع ، اصول یازده گانه را جهت اثبات عقلانی معاد جسمانی ارائه کرد. محمد رضا حکیمی در کتاب «معاد جسمانی در حکمت متعالیه» بر روش مکتب تفکیک مبتنی بر جدایی روش های کسب معرفت (شهود، عقل و وحی) تاکید می کند و می کوشد تا ضمن اثبات ناتوانی عقل در درک معاد جسمانی ، اصول یازده گانه ملاصدرا را نقد کند و نتیجه ی آن اصول را معاد روحانی دانسته، سپس معاد ملاصدرا را با صریح اخبار معتبره مباین می داند و با بیان اقوال بزرگانی چون امام خمینی ، شهید مطهری ، شیخ محمد تقی آملی و...؛ این امر را ملاک تکفیر ملاصدرا معرفی می کند. ایشان در این کتاب ادعا می کند که ملاصدرا پس از ناکامی در اثبات عقلانی معاد جسمانی از اصول خود کناره گرفته، با رویکردی تفکیکی مبنی بر پذیرفتن جدایی عقل و وحی، به معاد وحیانی روی آورده است؛ در حالی که چنین دیدگاهی نسبت به ملاصدرا نادرست است. از اینرو به کتاب آقای حکیمی انتقادات محتوایی، روشی و اخلاقی وارد است. انتقادات مطرح شده در این اثر شامل اکتفا به کلی گویی در موضع اقامه دلیل قطعی، تقطیع وفهم نادرست از عبارات، در ضمن عدم توجه بر شیوه و سبک نگارش ملاصدرا است. در نقد روش شناسانه به بیان شیوه ی نگارشی آقای حکیمی در بستن راه نقد و استفاده از مغالطات پرداخته شد. از جمله خطاهای اخلاقی مطرح شده، عدم اشاره به مبانی فکری ملاصدرا و به تأویل بردن نقل قول ها است. وجود این انتقادات نشان دهنده ی نادرستی دیدگاه آقای حکیمی نسبت به ملاصدرا ومعاد جسمانی ایشان است.

similar resources

تبیین معاد جسمانی بر اساس مبانی هستی شناختی حکمت متعالیه

ملاصدرا بخش مهمی از مبانی فلسفی خویش را صرف تمهید مقدمات اثبات معاد جسمانی می نماید. وی با تجزیه این مقوله به دو مساله عینیت بدن دنیوی و اخروی و همچنین وجود تعارضات گزاره های آن, به ارائه تبیین درخور در باب حشر جسمانی می پردازد. عمده مبانی صدرا در این مقوله به دو حوزه وجودی و معرفتی بازگشت می کند. وی در حوزه وجودی بر اساس لحاظ وحدت و فردیت خارجی موجودات, هویت اصالی هر موجود را حقیقت تشکی...

full text

بنیاد انسان شناختی اخلاق در حکمت متعالیه

انسان از آغاز تا انجام حیاتش با حرکتی جوهری از منازل بی‌شمار مسیر تکاملی می‌گذرد. این حرکت به حالت‌های گوناگون قهری، اختیاری، اشتدادی و تضعفی است. اعمال اختیاری ویژه‌ای که به کسب هیئات و ملکاتی خاص و در نتیجه کمال وجودی انسان می‌انجامد نیل به مقامات رفیع را ممکن می‌سازد. این کمالات وجودی به جهت یگانگی "وجود" و "خیر" در حکمت متعالیه، کمالات ارزشی اخلاقی نیز هستند‌ و به جهت توقفی که بر افعال اختی...

full text

نقد و بررسی معادشناسی سهروردی در پرتو حکمت متعالیه

شیخ شهاب‌الدین سهروردی در تبیین خود از مسئلۀ معاد به این باور می‌رسد که نفوس سعادتمندان و کمال‌یافتگان بعد از مرگ منجذب عالم انوار  قدسی‌شده و از اشتغالات برزخی برکنار می‌ماند. اما متوسطان اهل سعادت بعد از مرگ با حفظ درجات در عالم صور معلقه یا اشباح مجرده مستقر می‌شوند و متذکر می‌شود که بعث اجساد و اشباح ربانی و کلیۀ وعده‌های پیامبران بدین‌گونه تحقق می‌یابد. اما در مورد نفوس اهل شقاوت اظهاراتی ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023